مرا از چاه بالا کشیدی
تنهای را گرفتی
بعد به چاه انداختی
تنهای را دادی
هم حق گله دارم
هم باید ستایش ات کنم
بارون و
بالکن و
قهوه و
بوسه های سمج
یادش بخیر
کافه و
کنسرت و
سینما و
بوسه های اشگ آلود
یادش بخیر
پارک و
بازی گل یا پوچ و
چیدن گل با ترس و
بوسه های پشت درخت
یادش بخیر
قلقلک روی تخت و
چشم بستن و گشودن با بوسه و
زیر دوش حموم یکی شدن
یادش بخیر
یاد این همه رویا بخیر
جوهر قرمز چشم من
دل کبود من
خودکار اسیر من
یادش بخیر
بخیر