دستمال خیس روی میز
رژ لب روی عکس
عطر پیچیده
نم گلدان ها
ظبط روشنو آهنگ قدیمی
این خیالو خوابو توهم یا هر آنچه که میگویند نیست
نبودم تو آمدی
پیش من مغروری
در نبود من میباری
همیشه این گونه میشد
یا تو دیر میامدی
یا من در عالمی دیگر بودم
نه علت رفتنت را فهمیدم
نه این آمدن را
اگر نگران منی
حال این روزای من همین دو خط س
نه طلوع نه غروب
سیاهی فقط سیاهی
نه عاقل نه دیوانه
باهوش مستی
زندگی ترسی س
بین خواب و بیداری