گفت خوبی یا بهتری
چه خوشگل شدی عجب عطری
دلتنگت بودم
شعر تازه نوشتی
واژه های نابت را چیدی
ترافیک بود دیر رسیدم
چیزی بگو ناراحتی
گفتم خوبم
بهترم میشم
اگه چای بریزی و بخندی
اگه زیر آواز بزنی و برقصی
اگه خورشید را از پشت پرده به خانه مهمان کنی
اگه گوش مرا با آهنگی نوازش کنی
گفت توقع ات نا چیز است
تو با این نا چیز ها بهتری عجیب است
من یه هفته نبودم
فکر کنم دل تو از من تنگ تر است
گفتم همین نا چیز های تو برای من همه چیز است