روز شبی که خواستم بمیرم

رفتم خون دادم

تا شاید بخندم

قبل خاموش شدن

ولی سخت پشیمون شدم

چون غم توو خونمه

به هر کی یم برسه

یه روز خوش نمیبنه

رفتم سریع گرفتم

خون بی ارزشم و

من حداقل نجات دادم

یه آدم رفتنی رو

حالا شما بخندین

دوستای مست من

اگه خونم بره توو چاه حموم

یه شب میمیرن همتون