نشسته ایم رو به روی هم
تکیه دادیم به دیوار های خیس
ساکتیم و عرق میریزیم
در این حمام خاطره خیز
لباس میکنیم و شروع میکنیم
به خاموش کردن شمع های هیز
در آغوشش زیر دوش میلرزم و
و بلند بلند میخندد مثل جیغ
لباس تنم میکند یعنی خداحافظ
لباس تنش میکنم یعنی خداحافظ
قرار بود عشق کنیم با تیغ
باز نشد نشد باز هیچ هیچ