شهر دل من

بوق سلام و خداحافظ

نداره

حتی یه کلاغ دلسوز هم

نداره

مدتی است

که زیر برف بغض مانده

انگار که خورشید

نداره

گاهی رعد و برق است

اما لذت باران را

نداره

شهر دل من

فندک و سیگار و دوده

اما توتون درد عشق را

نداره