دو دیوانه و یک من شنیدی؟
آری از تو دلگیرم
ولی با خیالت همیشه دوست
من و تو
همآغوشیِ برگ و باد دیدیم
ما با سکوت و بی سکوت
گفتگوی تبر و باغ شنیدیم
ریشه و خیالِ میوهاش را
همیشه کابوس دیدیم
وقتی روشن تر از همیشه
من و شمع را تنها میگذاری
پروانه پیات میآید و نمیبینی
لبِ سرخپوش
سخن به لب کاشت
سکوت به دل خواند
گنجشک خیس
پنجره خیس
من خیس
هنگام باران
چتر میگیرم
برای جای خالیات