سکوتم نیست سکوت
من تمامِ نورم را
گفتم به همین گل
که گلتر شد در دستت
سکوتم نیست سکوت
من تمامِ نورم را
گفتم به همین گل
که گلتر شد در دستت
من و تو
همآغوشیِ برگ و باد دیدیم
ما با سکوت و بی سکوت
گفتگوی تبر و باغ شنیدیم
من و تو
ریشه و خیالِ میوهاش را
همیشه کابوس دیدیم
وقتی روشن تر از همیشه
من و شمع را تنها میگذاری
پروانه پیات میآید و نمیبینی