لب به سیگار میزند
بر لب من نه
آتش دگران می شود
خاکستر من نه
...
عصا برای تبر می شود
همقدم با من نه
خنده بر زخم ناسور می کند
یک نگاه بر من نه
...
بلبل مست کلاغ می شود
سلام بی پاسخ من نه
گل به بستر گیاه هرزه می شود
اما خالی ست در خواب من نه ؟
لب به سیگار میزند
بر لب من نه
آتش دگران می شود
خاکستر من نه
...
عصا برای تبر می شود
همقدم با من نه
خنده بر زخم ناسور می کند
یک نگاه بر من نه
...
بلبل مست کلاغ می شود
سلام بی پاسخ من نه
گل به بستر گیاه هرزه می شود
اما خالی ست در خواب من نه ؟
دو زخمی سر به راه
خسته از عشق اشتباه
یکی الهام قصه ها
یکی مجروح گریه ها
...
ما در این تاریکی بی حساب
دلگرم به صدای یکدیگریم
دست یاری داریم و توان نیست
ما خط خطی های بعد شیونیم
...
از خون چموش گذشته
از حال این حال
از فکر آینده صفر عاشقی
بیزاریم بیزاریم بیزار
نرو توو حاشیه
کنار متن من قدم بزن
ببین چه عاشقونه ام
به روی من تو خط نزن
...
بذار که شیرین بمونم
تا بتونم کوه بکنم
من یه دونه تار موتُ
به صد تا طاووس نمیدم
...
توو شب موهات میتونم
ستاره ها رو مهمون بکنم
با دار تنهایت نخواب
بذار طنابُ ببرم