یادگاری

همه چیز اینجاست

۴۶۵ مطلب توسط «فریدون حیدریان» ثبت شده است

79i

گردونِ صد رنگ را بازی دهم این بار

هر بند بندِ دل را مرهم نهم این بار

خواهم که شاد باشم گیرم زمان بازی

رفت و گذشت ای دل بی دل شدی دل آزار ؟

۳۰ آذر ۰۰ ، ۱۶:۱۱ ۰ نظر
فریدون حیدریان

78i

آهسته آهسته به من رسید و

راه به راه، راه عوض کرد

من استخوانِ آبشارِ خون و

او خنجر به خنجر، خنجر عوض کرد

۲۰ آذر ۰۰ ، ۱۸:۱۴ ۰ نظر
فریدون حیدریان

77i

نه سکوتِ ریشه ای

نه خواب دیدنِ گامی

نه دم و بازدم دستی

نه دیدار با جوی آبی

رها و خشک ام

دوستی با هیچ بذری

گل نکرد در من

۱۸ آبان ۰۰ ، ۲۰:۱۲ ۰ نظر
فریدون حیدریان

76i

تمامِ چهار فصل

سبز و استواری

ولی بی بار و بی ثمر

تو تنها فقط تو تنها

کاجِ باغِ دلِ منی

۱۱ آبان ۰۰ ، ۱۶:۳۴ ۰ نظر
فریدون حیدریان

75i

در دلمان نقشِ یاری است که نیست

کنارمان هر که هست جایگزینِ دیگری است

اینگونه است که رونق گرفته بازارِ

طلاق و جدایی و تنهایی

۲۱ مهر ۰۰ ، ۱۶:۵۷ ۰ نظر
فریدون حیدریان

74i

شکست

و تازه فهمیدند

که لیوان بود

۰۹ مهر ۰۰ ، ۲۰:۲۲ ۱ نظر
فریدون حیدریان

73i

خاکِ زیرِ پا گوید

که عاقبت در آغوشِ منی

هر چه خواهی بکن

که در زندانِ من نیست رهایی

۲۵ شهریور ۰۰ ، ۱۵:۰۵ ۰ نظر
فریدون حیدریان

72i

با خرافه ریشه کرده

و معجزه خواه از هیچ مانده

خود برای خود بن بست ساخته

و سنگی به پنجره ها نزده

۱۹ شهریور ۰۰ ، ۲۱:۵۷ ۰ نظر
فریدون حیدریان

71i

من آن شمع ام

که در روز بیهوده مُردم

چون قاصدک ها

از شبِ پروانه گفتند

۱۶ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۴۲ ۰ نظر
فریدون حیدریان

70i

آنچنان آرام تر از مرگِ سکوت

با ستاره ها نظربازی میکند

که نمیدانم فارغ از غوغایِ جهان است

یا غرق در اوضاعِ جهان

۱۱ شهریور ۰۰ ، ۱۲:۳۱ ۰ نظر
فریدون حیدریان