نشسته ام وسط تخت دو نفره
حسادت میکنم به آزادی دو حشره
خیره میشم به کش موی تو وسط اتاق
مرور میشود اتفاقی که دیشب افتاده
بی خبر و زود رفته ای
حس میکنم در راهه دردسر تازه
به تو زنگ میزنم در حال مکالمه ای
داری دروغ میگی به شوهر ساده
زیر پا میگذارم کش موی تو را و میروم
میرسم به آشپزخانه و صبحانه آماده
تومیرسی با نان و لبخند داغ
مرا میبوسی مثل اولین بوسه
و بیدار میشم از خواب دروغ ها
و پرت میکنم کش موی مچاله را