یادگاری

همه چیز اینجاست

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

علف های هرز

مغز ها پوچ
دهان ها باز
اعمال دینی
کردار یزیدی
آری اینجا همه چیز عجیب است
حتی آسمان هم رقیب است
خروس در بند و روی دار است
خرافه گو و قصه گو بسیار است
بین دین و پول یه رابطه مستقیم است
مقصد ما با این جماعت رو به هیچ است
مهم حجاب و عزا است
رفع بیکاری و رشد مهم نیست
علف های هرز را باید برید
تا به میوه های نور رسید
ستم اینان از عمر نوح گذشت
خاک بر سر ما که سکوتمان نشکست
بازم به گونه ام اشگ نشست
دود بزمشان بد جور به چشم ام نشست
۲۷ مهر ۹۵ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر
فریدون حیدریان

از خواب های من برو

در دلم جای تو نیست
در شبم فکر تو نیست
برو همان جا که بودی عزیز
که در چشمم نگاهی برای تو نیست
یادت هست
غرورات مرا بار ها عقب کشید
آن ستمکار زبانت به دروغ چرخید
و دست نا مهربانت در دست غریبه پیچید
گفتی تمام شد عشق
آنچه که بود دیگر نیست
پس از خواب های من برو
از نوشته های من برو
از درد و غم امروزت هیچ مگو
از خاطره های شیرین دور
از رویاهای فردایت هیچ مگو
که جواب امروز من
حرف دیروز تو است
تمام شد عشق
آنچه که بود دیگر نیست
۱۹ مهر ۹۵ ، ۰۱:۰۹ ۰ نظر
فریدون حیدریان

نبودت

امشب سخت ترین سوال زندگیمو جواب دادم
 تو الان خواب و من الان بیدارم مبادا بخوابم 
و خواب شیرینی از تو ببینم
خیلی لذت بخشه ولی تلخیش اونجاشه
که از خواب بیدار میشم
میبینم فقط  یه خواب بود
گاهی حضور واقعی آدم ها 
مثل سایه ای که ازشون ساختی 
دوست داشتنی نیستند
من همین دور بودنتو دوست دارم
همینکه فقط یه خیالی 
یه رویایی 
دست خالی بدون چتر بدون خیابون و حتی بدون بارون
هر جایی با منی تو خوبی ها بدی ها غم ها و شادی ها 
تو روز تو شب تو رختخواب تو اتوبوس کنارم
 هیچوقت مخالفم نیستی
همش بهم میخندی و از دستم ناراحت نمیشی
مداوم منو میبوسی و نگاه عاشقانتو از من دریغ نمیکنی 
مگه میشه آدم بود و اینهمه خوبی یجا داشت
۱۰ مهر ۹۵ ، ۰۰:۱۴ ۰ نظر
سعید