یادگاری

همه چیز اینجاست

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

تو رفته ای

مثل خوابی مبهم در ذهن من نشسته ای
رو به رومی و کنار دیگری نشسته ای
بیش از حد ترسناکی مثل کابوس زنده ای
چشم میبندم ولی باز در ذهنم نشسته ای
خواب شب مرا چه بی رحمانه ربوده ای
گفتند که گفته ای از همه چیز خسته ای
به من و خودت بد دشمنی کرده ای
هیس ساکت باش نگو هستم تو رفته ای
حال بد مرا صدای تو بدتر میکند
هزار بار گفتم برو نیا چرا نرفته ای
دیوانه شدم با خیالت هم بحث میکنم
قبل خواب به رویایت میگویم تو رفته ای
۳۰ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۵۹ ۰ نظر
فریدون حیدریان

پا های گناه کار

جون کندم و رفتم
بغض خوردم و رفتم
مثل سایه آمدم و
مثل غریبه رفتم
از ابتدا اضافی بودم
من با گریه حماقت رفتم
دیگر دلم همسفر نمیخواد
من بدون روحم رفتم
آسمان آبی ساختم و
مه غم دیدم و رفتم
یه خطا را دو بار دیدم
قابل بخشش نبود و رفتم
به پشت سر نگاه نکردم و
با هر چه غم که بود رفتم
تمام راه را خیره ماندم
به پاهای گناه کارم
حیف قدم های بی منتم
که برای هیچ و پوچ برداشتم
دیگر خیال برگشت ندارم
من رفتم و فراموش نکردم
۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۵ ۰ نظر
فریدون حیدریان

گفت و گو

حرف تو را تائید میکنم
برای گذر از گفت و گو
تو خیال میکنی مایلم بشنوم
باز ادامه میدی به گفت و گو
حرف مرا به حرف و عمل نشنیدی
چرا پایان نمیدی به گفت و گو
هر چه بین ما بوده گذشته
چیزی عوض نمیشود با گفت و گو
پس یا بمان و خطر کن
یا برو بدون گفت و گو
بد بودم و بد کردم قبول
برای دلم آمدم نه گفت و گو
من پشیمانم و عوض شدم
آمدم برای دوستی نه گفت و گو
تو هم بدون اشتباه نبودی
فکر کن قبل گفت و گو
با انصاف باش اول
بعد بکن گفت و گو
۰۴ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۲۷ ۰ نظر
فریدون حیدریان

میسوزیم بدون دود

به کجا میروی
ای تازه رسیده از راه
تو که میروی
دست مرا فقط سیگار میگرید
در میان این همه آشفته احوال
دل من بی پدر ساده میمیرد
به کجا میروی
ای سراب دیده ی خندان
بروی راه برگشتی نیست
در آن انتظاری است که پایانی نیست
بروی من و تو و او
میسوزیم بدون دود
ببین همه خوابیدن و
من گیج بیدار
ببین همه یار دارن و
من مست تنها
نرو سخت نگیر که سخت میشود
شاید گذشته مو به مو تکرار شود
به کجا میروی
بازیچه سنگ ها میشوی
۰۲ مرداد ۹۶ ، ۰۶:۰۴ ۰ نظر
فریدون حیدریان