یادگاری

همه چیز اینجاست

۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

. چهل و شش .

در این عصر تابوت و عزا

که نفس زمین به شماره افتاده

دل نور زاده خیسم

به زیر پای شب افتاده

۲۵ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۲۳ ۰ نظر
فریدون حیدریان

. چهل و پنج .

یار تن ماه سیاه پوش من

محو موسیقی باران

من در آغوش سکوتِ

لذتی بی اَمان

...

او سراسر دوستی و شیرینی چای

من منتظر رود سیاه زیر روسری

او دست به روی دست من

من حس آزادی کنار عاشقی

...

او سخن خوش و

من خوش شنو

او رود سیاه و

من مست موج او

۱۹ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر
فریدون حیدریان

. چهل و چهار .

در این تیغ زار پنبه مانند

الماس های چشم سایه ام جاری

من ریشه سوخته ام عزیز

زمستان و بهارم بی معنی

اما درخت سبز دروغ مانده ام

تا غم به غمت اضافه نکنم عزیز

۱۱ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۱۷ ۰ نظر
فریدون حیدریان

. چهل و سه .

من کور ؟

یا شب است که همیشه هست ؟

سخن بگو نترس

حال من یا وطن کدام بدتر است ؟

...

تو لال ؟

یا خطر بهمن در کمین است ؟

تو فقط بنویس

زبان نوشته و جان تو عزیزتر است

...

من ساکن ؟

نه زندگی کوه یخ زده است

من خسته از سُر خوردنم

راستی بهار را که کشت؟

...

ما فقیر ؟

نه کبریت زیر نفت ما است

و او که بشکه بشکه میخورد

گوید غناعت کنیم

که سادگی زیباست

۰۶ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۴۲ ۰ نظر
فریدون حیدریان

. چهل و دو .

تو بوی شعری

تو لبخند بارانی

تو اشک سه تاری

تو تپیدن دلی

...

تو روح سیگاری

تو ماه شب عاشقانه ای

تو هوای پروازی

تو رقص بوسه ای

...

تو علت نفسی

تو آغوش گلستانی

تو عشق خالصی

تو تمام دنیای منی

۰۶ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۵۲ ۰ نظر
فریدون حیدریان

. چهل و یک .

سوار بر اسب خیال دل

در میان ابر خاطره ها میتازد

هیچ نمیگوید و پنهان از او میبنم

آسمان لب او رنگین کمان میسازد

۰۱ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۵۴ ۰ نظر
فریدون حیدریان