عصای من شعره
عجول پا برهنه
بگیر برو بخوان
قافیه سخت منتظره
تو از دورهای دور
رقص درد واژه ای
از نزدیک نزدیک
سرگرم نمایشی
خسته کردی و خسته شدی
تو به فکر راه تازه ای؟
راه فراری نیست فراری
بن بست دیدی و بن بست شدی
عصای من شعره
عجول پا برهنه
بگیر برو بخوان
قافیه سخت منتظره
تو از دورهای دور
رقص درد واژه ای
از نزدیک نزدیک
سرگرم نمایشی
خسته کردی و خسته شدی
تو به فکر راه تازه ای؟
راه فراری نیست فراری
بن بست دیدی و بن بست شدی