یادگاری

همه چیز اینجاست

۴ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

امشب مسافریم

سقفی ندارم واسه امشب

واسه خاطره ساختن مشترک

ولی غصه نخور سقف میسازم

حتما خوش میگذرونیم امشب

یه چادر مسافرتی دارم

که وقتشه بیرون و ببینه امشب

میتونه خاطره موندگار بسازه

میتونیم فکر کنیم مسافریم امشب

شبم که مهتابی و پر ستاره است

آخ چه شبی بشه امشب

آهنگ یه شب مهتاب فرهاد دلنشینه

خیلی خیلی شنیده نش واجب امشب

آماده باش واسه سفر کردن و رویا چیدن

من و تو آخ من و تو مسافریم امشب

۱۶ دی ۹۶ ، ۰۸:۴۵ ۰ نظر
فریدون حیدریان

اگه پشت هم باشیم

اگه پشت هم باشیم

میتونیم این سرزمین و شخم بزنیم

میتونیم گلای تازه بکاریم

میتونیم دیو پر پر بکنیم

اگه پشت هم باشیم

اگه از برق شمشیر نترسیم

اگه گول هویجای چیده روباه و نخوریم

میتونیم اهریمن و از نفس بندازیم

اگه پشت هم باشیم

میتونیم کابوس و پاکش بکنیم

میتونیم سبز بشیم و سبز بمونیم

میتونیم یه جون تازه بگیریم

اگه پشت هم باشیم

کسی حریف ما نمیشه

پیروزی به ما میرسه

قفس میشکنه و آسمون مال ما میشه

۱۰ دی ۹۶ ، ۰۴:۳۸ ۰ نظر
فریدون حیدریان

چشم رنگی

مثل یه ماه میدرخشه

تو این همه سیاهی

گلاش و بو میکنه

دخترک چشم رنگی

میگه آقا آقا گل

یکی بخر بده به خانوم

مرده میگه برو کنار

اینجا خیابونه خانوم خانوما

میره رو جدول میشینه

دستای سردشو ها میکنه

صدای خنده بچه ها رو میشنوه

دوست داره جای اونا باشه

غمش از چشمش میزنه بیرون

دلم میگه برو گل بخر فریدون

میگم یه شاخه گل میدی

میگه اینا نیست فروشی

۰۹ دی ۹۶ ، ۱۳:۲۳ ۰ نظر
فریدون حیدریان

شبای دی

دفتر کاهی و مداد دزدی

تکلیف بی لذت و سردی

زمستون جهنم بود اون روزا

ترکه خیس بود و بی نفتی

میگفتم خدا منو ببین

یا مرگ برسون یا گرمی

بعد میگفتم تو یه دروغی

مثل غول زشت و پری

حالا دی که میشه سرد میشم

گریه میکنم مثل آدم برفی

کی میگه بزرگ بشی یادت میره

منو پیر کرد خاطره های کودکی

شبای دی از یادم نمیره

لرز و گریه بود و بی خوابی

۰۸ دی ۹۶ ، ۲۳:۱۶ ۰ نظر
فریدون حیدریان