من کور ؟

یا شب است که همیشه هست ؟

سخن بگو نترس

حال من یا وطن کدام بدتر است ؟

...

تو لال ؟

یا خطر بهمن در کمین است ؟

تو فقط بنویس

زبان نوشته و جان تو عزیزتر است

...

من ساکن ؟

نه زندگی کوه یخ زده است

من خسته از سُر خوردنم

راستی بهار را که کشت؟

...

ما فقیر ؟

نه کبریت زیر نفت ما است

و او که بشکه بشکه میخورد

گوید غناعت کنیم

که سادگی زیباست