قلم بچرخ‎

‎حرف بزن‎

‎‏ هر چه خط انداختن‎

‎‏ بنداز رو ورق‎

‎بگو تلفیقی از امیدو نا ام

یدم ‎محلولی از گلابو شرابم ‏‎

قلبی از جنس عشقو نفرتم ‏‎

‎بگو کپک زدم

 به دهن هیشکی شیرین نیومدم

بهش بگو دور شدم

ولی دور نبودم

به همه بگو مغزم قلبم دو تا احمقن

هیچ وقت حقیقتو ندیدن

همیشه رویا بافتن

بگو همیشه یه سد روبه روم ب

وده واسه رفتن، موندن، برگشتن

بگو تو دوئل عشق تفنگ خالی برداشتم

 سر با گریه گذاشتم

 با بغض برداشتم

به خدا بگو با یادش آرام نشدم