ریش بلند من از جبر ژنتیکی نیست

بگو چی شد که بوسه ها گریه ها قسم های زیر باران یادت رفت

هر بار قدم میزنم تو خیابون

حمله میکنم به دکه تلفن

من با تمام

دکه های این شهر عشق بازی دارم

این مزاحم بی صدا را

زمانی میپرستیدی مثل خدا

رگهایم هوس تیغ دارن

گاهی به خاطر خلاصی از سر درد حاضرم سرم را ببرن

حمام رفتنم بهانه گریه شده

حوله هنوز از عطر تو دل نکنده

راهتو چی کوک کرده عروس کوکی

تو منه کودکو پیر کردی

ممنونم که سرگرمم با عکسو آتش