من ساکتم سر به زیرم

دم نمیزنم مینویسم

تو عاشق جشنی

من به نوشتن از زخم های تنم جامعه پر دردم

سکوت پر حرفم

نخند

علاقمو بهت توی جمع ساده گفتم

لبخندم زوری نبود

سردیم بی دلیل نبود

ولی تو یه نقاب داشتی رو صورت

واسه یه شب منو فروختی راحت

حالا گوشاتو واکن***خاطراتو مرورکن

منو بذار کنار فقط خودتو ببین

ولی تو مشت آدما

هر جور بخوان باهات تا میکنن

پا رو قلبت میزارن

آخرین گفته ام رو خوب گوش کن

از این کارت دست بکش

که هنوزم دیر نیست