باران نبار که برایم غم میاوری

که آخرین دیدار را به یادم میاوری

آن شب آخر را از یاد نمیبرم

که بیش تر از تو باریدم

صدای فریادم بلند تر از صاعقه تو بود

آن شب خواسته ام را درگوش تک تک قطراتت گفتم

دروغ بود میگفتن دعایم زیر قطراتت میگیرد

خیلی بی رحمی

که فقط با من بی رحمی

وقتی قطرات میخورد به شیشه من جنون وار

سرم را میکوبم به دیوار

نبار باران دیدار دوباره را از من نگیر

امشب را

فقط امشب را نبار

که ناتمام تمام میشوم

نبار باران