هر چه بزرگتر میشوی

تنهاتر میشوی

زخم های که در کودکی میخوری

از یاد نمیبری

حرفت را یا نمیخواهند بشنون

یا اشتباه میفهمن

یا دیر میفهمن

خواهر برادری نیس

همه بازیگرن

تو جامعه تو سلولی

تو خونه تو انفرادی

نمیخوری نون و گندم

نمیبنی حتی تو دست مردم

لیلی و مجنون در حد ازدواج پیدا نمیکنی

حیات وحش همون حیاط وحشه

قایق نجات همیشه سوراخه

به خدا شیطان اضافه

تو بازیای این دنیا نخودیه

به سن تکلیف نمیرسی

در بلا تکلیفی زندگی را ختم میکنی