یادته کفترا رو دونه مید ادیم

 ازدست هم دیگه آب میخوردیم

شب تا صبح دعا میکردیم

زود صبح بشه همو ببینیم

نون کباب ببربازی میکردیم

هرکی میگفت آخ دستو میبوسیدیم

عکس همو دماغ بزرگ میکشیدم

دعوامون میشد سراینکه بذاراول موهات من شونه کنم

قهرمیکردیم

بند کفشامو میبستیدی به هم

چقدرخندیدی وقتی دیدی نمیتونستم

کفشامو از تو حوض بردارم

بهت میگفتم برم

میگفتی کجا ؟ میگفتم قربونتون

میگفتی نمیدم

میگفتم چیو؟

میگفتی یه تارموتو به دنیا