پرونده ات شد بسته

تو انباری جاته

آخرش زیر منگنه میری

تو که روی فرش قرمز راه میری

دیگه نیستم دنبال نگاهت

اس نده نگو هستم به یادت

مادر بدبختیا دروغه

گرفتم چرا میگن دروغگو دشمن خدایه

رو دل گچ گرفته ما

یه خط یادگار موند از شما

اورژانسی نیستم

دیدم از این مدل پیچوندنا

فکر نکنی زرنگی

رو تخت خواب اولاش مهربونه

هر مردی که بگی

من اون روزو میبنم که تعویض میشی

به جرم تکراری بودن

اون چاهی که ازش مینوشی

تو رو خفه میکنه روزی