قبل هر اتفاق ناخوش
میبنم کابوس
بعد هر اتفاق ناخوش
میبنم خواب خوش
زنگ خطره برای من کابوس
بی معنی برای من خواب خوش
هر چه کنم این حادثه بد میاد
یه بار نشد من ببرم یا پیش نیاد
از سر غریزه بودی با من
نه عشق
الان نه با تو شادم
نه در این تنهای
نه با دیگران
خلاصه دردای من
همین یه خط همین
وقتی که زمین خوردم
لنز دوربین دیدم
نه دست
وقتی که از سکوت پر بودم
با کاغذ بی روح درد و دل میکردم
نبود آدم
تنها تر از هر چه تنهایم