تو در آیینه ی اتاق من چه میکنی
تو نیمه شب در آغوش من چه میکنی
مانده ای که با من چه کنی
تو واقعا در این خانه چه میکنی
این چه بازی است دیگر
چرا لبخند میزنی و محو میشوی
بیا این سراب پراکنده را ببر
من زخمی را باز دیوانه نکن