یادگاری

همه چیز اینجاست

۴۲۶ مطلب توسط «فریدون حیدریان» ثبت شده است

80i

تو شیرین ترین گولهِ نمکی

۰۴ دی ۰۰ ، ۱۶:۴۸ ۰ نظر
فریدون حیدریان

79i

گردونِ صد رنگ را بازی دهم این بار

هر بند بندِ دل را مرهم نهم این بار

خواهم که شاد باشم گیرم زمان بازی

رفت و گذشت ای دل بی دل شدی دل آزار ؟

۳۰ آذر ۰۰ ، ۱۶:۱۱ ۰ نظر
فریدون حیدریان

78i

آهسته آهسته به من رسید و

راه به راه، راه عوض کرد

من استخوانِ آبشارِ خون و

او خنجر به خنجر، خنجر عوض کرد

۲۰ آذر ۰۰ ، ۱۸:۱۴ ۰ نظر
فریدون حیدریان

77i

نه سکوتِ ریشه ای

نه خواب دیدنِ گامی

نه دم و بازدم دستی

نه دیدار با جوی آبی

رها و خشک ام

دوستی با هیچ بذری

گل نکرد در من

۱۸ آبان ۰۰ ، ۲۰:۱۲ ۰ نظر
فریدون حیدریان

76i

تمامِ چهار فصل

سبز و استواری

ولی بی بار و بی ثمر

تو تنها فقط تو تنها

کاجِ باغِ دلِ منی

۱۱ آبان ۰۰ ، ۱۶:۳۴ ۰ نظر
فریدون حیدریان

75i

در دلمان نقشِ یاری است که نیست

کنارمان هر که هست جایگزینِ دیگری است

اینگونه است که رونق گرفته بازارِ

طلاق و جدایی و تنهایی

۲۱ مهر ۰۰ ، ۱۶:۵۷ ۰ نظر
فریدون حیدریان

74i

شکست

و تازه فهمیدند

که لیوان بود

۰۹ مهر ۰۰ ، ۲۰:۲۲ ۱ نظر
فریدون حیدریان

73i

خاکِ زیرِ پا گوید

که عاقبت در آغوشِ منی

هر چه خواهی بکن

که در زندانِ من نیست رهایی

۲۵ شهریور ۰۰ ، ۱۵:۰۵ ۰ نظر
فریدون حیدریان

72i

با خرافه ریشه کرده

و معجزه خواه از هیچ مانده

خود برای خود بن بست ساخته

و سنگی به پنجره ها نزده

۱۹ شهریور ۰۰ ، ۲۱:۵۷ ۰ نظر
فریدون حیدریان

71i

من آن شمع ام

که در روز بیهوده مُردم

چون قاصدک ها

از شبِ پروانه گفتند

۱۶ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۴۲ ۰ نظر
فریدون حیدریان